محسن هاشمی: چه کردند که خاتمی، ناطق، روحانی به حاشیه رفتند؟
تاریخ انتشار: ۱۱ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۸۳۵۸۰
محسن هاشمی نوشت: باید پرسید آقایان خاتمی، ناطقنوری، روحانی، لاریجانی، جهانگیری و بسیاری از شخصیتهای معتدل و دلسوز نظام چرا به حاشیه رفتهاند و اگر این افراد که به تعبیر رهبر انقلاب نقش خواص را ایفا میکنند، فضای تأثیرگذاری و کنشگری را داشتند، آیا اینگونه جامعه از نخبگان عبور میکرد و اصل نظام هدف قرار میگرفت؟
محسن هاشمی نوشت: هرچند بخش قابلتوجهی از جامعه بهویژه نسل جوان، ابهاماتی نسبت به دستاوردهای انقلاب بهخصوص در حوزه معیشتی و آزادی دارند، اما رسانههای رسمی بر سیاق سابق با نادیده گرفتن بسیاری از واقعیتها و شخصیتها به ارائه روایت مورد علاقه خودشان درباره انقلاب اسلامی و دورانهای پرفراز و نشیبش میپردازند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هاشمی در ادامه یادداشت خود در شرق نوشت: شاید مهمترین بخش از حقایق سانسورشده در این روایت، تنوع سلایق، علائق و دستاوردهای مردم در پیروزی و تداوم انقلاب بود که اگر این تکثر و گستردگی تبدیل به یک سلیقه و قشر محدود شود، طبیعتا روح انقلاب اسلامی مسخ خواهد شد.
پرسش اساسی این است که چگونه میتوان اکثریت جامعه و اقشار گوناگون مردم را همراه انقلاب نگه داشت؟ آیا با این شیوه نگاه و عملکرد رسانهها و تریبونهای رسمی ممکن است؟
ماه گذشته به مناسبت ششمین سالگرد رحلت آیتالله هاشمیرفسنجانی، تعداد محدودی یادداشت و مصاحبه که به قلم اینجانب و برخی دیگر از علاقهمندان ایشان در رسانههای مستقل و فضای مجازی منتشر شد، با عصبانیت رسانههای رسمی و مخالفان آیتالله مواجه شد و برآشفتند که چرا از هاشمی و دوران پایان عمر او میگویید؟ چرا نمیگویید که او از پیشروان انقلابیون بود، چرا نمیگویید فرمانده جنگ بود، چرا نمیگویید از اسلام دفاع میکرد و با رژیم صهیونیستی مبارزه میکرد و چرا و چرا؟!
البته که ما همه اینها را گفتهایم و میگوییم، اما سؤال افکار عمومی اینجاست که چرا خودتان و رسانههای رسمی کشور که با بودجه عمومی اداره میشوند به جای روایت صحیح تاریخ و انتقال حقایق به سانسور یکی از مهمترین شخصیتهای کشور و به تعبیری شناسنامه انقلاب میپردازند؟
این امیدواری وجود داشت که با بروز مشکلات اقتصادی، سیاسی و ناآرامیهای اجتماعی، افراطیون در رویه خود تجدیدنظر کنند، اما دریغ از عبرتگرفتن و اصلاح روش، با فروکشکردن اعتراضات همچنان اشتباهات تداوم دارد.
اکنون و در فضای نسبتا آرام فعلی جامعه، جای طرح این سؤال است که چرا معترضان دوره اخیر، برخلاف دورههای گذشته به جای آنکه مسئولان مختلف اعم از رؤسای قوا یا فرماندهان مورد اعتراض واقع شوند، اصل نظام مورد اعتراض واقع شد و شعارها بسیار رادیکالتر از گذشته بود؟
برای پاسخدادن به این پرسش، خالی از فایده نیست که یادی از مرحوم آیتالله حائریشیرازی داشته باشیم. ایشان به مناسبت رحلت آیتالله هاشمیرفسنجانی، در فرصت کوتاهی که رسانه ملی در اختیارش گذاشته شده بود، در توصیف نقشی که آیتالله هاشمیرفسنجانی در سال ۱۳۸۸ ایفا کرد، گفته بودند: «آقای هاشمی تلاش کرد معترضان را در خانواده انقلاب نگه دارد تا آنها گوشی برای شنیدن و شخصیتی برای گفتوگوکردن داشته باشند تا از نظام و انقلاب عبور نکنند».
البته این بار نخست نبود که هاشمی چنین نقش اثرگذاری را برای انقلاب ایفا میکرد، در دوران امام که مصلحتهای زمان جنگ و لزوم تأمین حداقل معیشت برای مردم بهخصوص مستضعفان اولویت انقلاب و جزء منویات امام خمینی بود، لایههای محافظهکار حوزه براساس دفاع از حق سرمایه، مخالفت میکردند و این هاشمی بود که با خطبههای پرشور عدالت اجتماعی، برای امام نقش سپر را ایفا میکرد و مورد تهاجم و تخریب جناح محافظهکار قرار میگرفت.
در اواخرجنگ و پس از حوادث متوالی در جبههها، این هاشمی بود که خود را سپر کرد و پس از اینکه امام خمینی قانع شد جنگ قابل ادامه نیست، هاشمی داوطلب محاکمه و اعدام شد تا امام و انقلاب حفظ شود.
در دوران سازندگی و بازسازی که کشور نیاز به سرمایهگذاری و فناوری و تجهیزات داشت، این هاشمی بود که خود را سپر توسعه ایران کرد تا افراطیون و مخالفانش در دو جناح که خواستار ماجراجویی و تنشزایی بودند، به خاطر تنشزدایی و صلحطلبی هاشمی او را مورد تهمت و تخریب قرار دهند و نمونههایی از این دست فراوان است.
بهطور کلی میتوان گفت وقتی هرم نخبگی در جامعه و شخصیتهای میانجی میان قدرت و مدنیت، حذف شده یا به حاشیه رانده میشوند، اعتراضها در محور و مرکز نظام متمرکز میشود درحالیکه در شرایط طبیعی و توزیع متعادل قدرت و پاسخگویی مسئولان نسبت به جامعه، هر مسئولی در سطح خود پاسخگوست و این اتفاق نمیافتاد که بهیکباره همه سطوح مسئولیت در حاکمیت کنار برود و اصل نظام هدف قرار گیرد.
اگر اجازه داده میشد نخبگان سیاسی، فرهنگی و مذهبی نقش خود را ایفا کنند، قطعا تعامل و اثرگذاری جامعه مدنی و احزاب موجب میشد بار مسئولیت و پاسخگویی در جامعه توزیع شود.
اگرچه شاید هیچکس نتواند خلأ هاشمی را در ایستادن در میانه نخبگان و حاکمیت و ایجاد پلی میان قدرت و اندیشه پر کند، اما با شخصیتهایی که میتوانستند در تعامل با هم چنین نقشی را ایفا کنند، چه کردهایم؟
باید پرسید آقایان خاتمی، ناطقنوری، روحانی، لاریجانی، جهانگیری و بسیاری از شخصیتهای معتدل و دلسوز نظام چرا به حاشیه رفتهاند و اگر این افراد که به تعبیر رهبر انقلاب نقش خواص را ایفا میکنند، فضای تأثیرگذاری و کنشگری را داشتند، آیا اینگونه جامعه از نخبگان عبور میکرد و اصل نظام هدف قرار میگرفت؟
امروز اگرچه هاشمی نیست، اما راه عقلانیت و میانهروی باز است و کسانی که هاشمی را حذف و سانسور و تخریب میکنند، بدانند که هیچکسی بیش از هاشمی برای امام و رهبری، نقش مدافعی دلسوز را ایفا نکرد و برای حفظ انقلاب و رهبری باید این راه برای شخصیتهای موجود گشوده شود.
انتخاب
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: اصل نظام شخصیت ها رسانه ها آیت الله
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۸۳۵۸۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد خاتمی: تورم به سطح فوقالعاده نگران کننده رسید | چرا به شاخصهای برنامه ۲۰ ساله نزدیک نشدهایم؟
رئیس دولت اصلاحات گفت: اولین کار مجلس هفتم تثبیت قیمتها بود و دیدیم که به کجا رسیدیم و مسأله تورم و افزایش نقدینگی و مسائل دیگری که روز به روز افزایش پیدا کرد و امروز به سطح فوقالعاده نگران کنندهای رسیده است و امیدوارم بزرگان کشور این نگرانی را داشته باشند که حلش کنند.
گزارش تحقیقی «مسأله دانشگاه در ایران؛ مخاطرات توسعه علمی و چشماندازهای پیش رو» با مشارکت جمعی از مدیران سابق، نظریهپردازان، متخصصان، کارشناسان و فعالان دانشگاهی و دانشجویی، زیر نظر سید محمد خاتمی انجام شده است، ارائه و منتشر شد.
آنگونه که جماران روایت کرده، در این رابطه، سید محمد خاتمی در نشستی که در آستانه روز معلم و با حضور جمعی از استادان و متخصصان دانشگاه و مدیران پیشین آموزش عالی برگزاری شد، ضمن اشاره به شرایط دشوار و حساس سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشور و گرامیداشت روز معلم به تبیین ضرورت و زمینههای شکلگیری و تدوین این گزارش کارشناسانه و تجربههای پیشین مشابه آن پرداخت.
خاتمی گفت: این متن چهارمین تلاش پس از گزارشهای «آسیبشناسی اصلاحات»، «مسأله حجاب، واقعیتها و راهکارها» و «مسائل آموزش و پرورش» است که در تدوین آن عرف کارشناسانه و تجارب و دیدگاههای متخصصان بنای گفتوگوی میان نخبگان و جامعه قرار گرفته است.
رئیس دولت اصلاحات گفت: من در این دوره به دوستان گفتم به جای مسائل خیلی کلی، بنیادین و اساسی که باید روی آن فکر کرد، مورد به مورد مسائل را بررسی کنیم؛ مسألهشناسی کنیم و اعلام کنیم راهحلهای مسأله چیست.
وی تأکید کرد: ما در این عرصه برنامه ارائه نمیدهیم زیرا ارائه برنامه را باید کسانی انجام دهند که امکانات اجرایی در اختیارشان است. رویکرد این گزارشها بیشتر ناظر به شناخت و حل مسأله است.
باید از تجربهها درس گرفتخاتمی با اشاره به پژوهش آماده شده دربارهٔ آموزشعالی ابراز امیدواری کرد که انتشار آن زمینه را برای بحثهای گستردهتر صاحبنظران فراهم کند.
خاتمی گفت: باید از تجربهها درس گرفت و رهیافتهای افقگشا را با فهم و نقد عملکردهای گذشته در مقاطع مختلف پیدا کرد. ما در هیچجا خاتمالفلاسفه یا خاتمالعلما نداریم. حتی اندیشه متفکرانی مثل ملاصدرا هم کاملاً رنگ و بوی زمانه خودش را داشته و دارد. یعنی وقتی زمانه عوض شد، ممکن است این تفکرات هم تغییر پیدا کند. بر اساس همین دیدگاه باید تأکید کنم که این متن نهایی نیست، چارچوبی از یک رویکرد است و تلاش شده که مسائل از دیدگاه کارشناسی دیده شوند و راهکارهایی ارائه شوند و اگر دستگاههای اجرایی، یا سیاستگذاران و سیاستورزان فعلی مسائل آموزش عالی بخواهند به اینها توجه کنند باید از دل این دست گزارش و گفتوگوهای پس از آنها برنامههایی اجرایی درآورند.
رئیس دولت اصلاحات با اشاره به ضرورت بررسی نقادانه سیاستها و برنامههای راهبردی در همه زمینهها از جمله حوزه علوم و فناوری به روند تدوین چشمانداز بیست ساله کشور و سپس برنامه چهارم توسعه پرداخت که بر مبنای آنها در سالهای پایانی دولت اصلاحات تلاشهای زیادی برای ارائه یک مسیر مدون برای توسعه کشور بر پایه توسعه علمی شده بود.
خاتمی در ادامه یادآور شد: افرادی با این دیدگاه و رویکردها مخالف بودند، اولین کاری که کردند، برنامه چهارم را که یک برنامه بسیار مترقی و خوب بود و با لحاظ دیدگاههای چشمانداز تنظیم شده بود کنار گذاشتند و مسائلی که میبینید پیش آمد؛ از جمله بحث طبیعی کردن قیمتها که قرار بود در کل برنامه پنج ساله با یک شیب ملایمی انجام شود تا اثر منفی در جامعه نداشته باشد و در عین حال با سیاستهای جبرانی، درآمد آن صرف کسانی شود که درآمد کمتری دارند یا بهای حاملهای انرژی بهبود پیدا کند.
تنها یک سال از برنامه چشمانداز ۲۰ ساله مانده است، باید ببینیم چرا به شاخصهای نهایی آن نزدیک نشدهایمرئیس دولت اصلاحات در ادامه افزود: اولین کار مجلس هفتم تثبیت قیمتها بود و دیدیم که به کجا رسیدیم و مسأله تورم و افزایش نقدینگی و مسائل دیگری که روز به روز افزایش پیدا کرد و امروز به سطح فوقالعاده نگران کنندهای رسیده است و امیدوارم بزرگان کشور این نگرانی را داشته باشند که حلش کنند. تنها یک سال از برنامه چشمانداز ۲۰ ساله مانده است، باید ببینیم چرا به شاخصهای نهایی آن نزدیک نشدهایم.
خاتمی در ادامه با تأکید بر اینکه آموزش عالی از مهمترین نهادهای امروز جامعه ما است، اظهار داشت: دانش همیشه در عرصه حیات اجتماعی انسان جایگاه خودش را داشته است، ولی اولاً دانش به معنای جدید کلمه امر تازهای است و ثانیاً باید توجه داشت که ضرورتاً متصدی امر دانش مجموعه آموزش عالی و افراد تشکیل دهنده این نهادها هستند و باید این موضوع مسأله اصلی و واقعی نهاهای تصمیمگیری برای دانشگاه و جامعه باشد. مثلاً در آن زمان ما دیدگاهی در زمینه اداره دانشگاهها بر پایه هیأت امنا و انتخاب مدیران داشتیم، این رویکرد اگرچه کامل نبود ولی قبول داشت که اعضای هیأت علمی افرادی را برای ریاست دانشگاه به وزیر علوم معرفی کنند و او در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح کند و فردی برای ریاست دانشگاه انتخاب شود که حمایت عموم دانشگاهیان را با خود داشته باشد.
وی در پایان تأکید کرد: در حوزه علم و آموزش و دانشگاه مثل هر حوزه دیگر، اولین اصل «رویکرد» است. اگر دیدگاه ما به جهان، انسان و جامعه اصلاح نشود و به زندگی، نظم و سامان اجتماعی متناسب با نیاز و خواست انسان امروز و مقتضیات جهانی نگاه نداشته باشیم، معلوم نیست راهحلهای مطرح شده برای مسائل پیش رو بتواند کارآمد باشد.
نباید با ذهنیتهای بسته و جهتدار به سراغ امور پیچیده کشور رفتاصل دوم «کارشناسی» است یعنی باید به مسائل و تنگناها و بحرانهای موجود کارشناسانه پرداخت و کارها را به کاردانان آگاه و روشن و بیدار سپرد، نه آنکه با ذهنیتهای بسته و جهتدار به سراغ امور پیچیده کشور رفت. حداقل این است که زمینههای آزادانه و مؤثر گفتوگو را در جامعه، میان اهل نظر و فن فراهم شود که بتوانند نظرشان را مطرح کنند و این فکرها به مرحله عمل برسانند.
خاتمی در پایان افزود: این روزها کشور در شرایط حساسی به سر میبرد، انشاءالله خداوند شرّ دشمنان را کم کند و در موقعیت کنونی ما دیگر شاهد تنش تازهای در عرصه حیات منطقهای و ملی نباشیم؛ و جامعه ما بتواند راه توسعه مردمسالار را با سلامت و امنیت طی کند. به هرحال چشم امید ما همیشه برای عبور از بحرانها و گشودن افقها در همه زمینهها به نهاد دانشگاه و دانشگاهیان عزیز است.